آتیش پاره ها

خداوند فرمود شش چيز را در شش جا قرار دادم و مردم آن را در  جاي ديگر ميطلبند:

۱- من علم و دانش را درگرسنگي و تلاش فراوان قرار داده ام مردم آن را در سيري و راحتي جستجومي كنند و نمي يابند.

۲-من عزت و افتخار را در عمل به دستورات و فرامين خودم قرار داده ام ولي مردم آن را در خدمتگزاري به ستمگران جستجو مي كنند و هرگز نمي يابند

۳-من بي نيازي را در قناعت قــرار دادم و مــردم آن را در زيادي ثروت جستجـــو مي كنند و هرگز نمي يابند.

۴- من رضاي خودم را در سختي و ناراحتي نفس اماره قرار دادم ولي مردم آن را در جلب رضايت نفس اماره جستجو مي كنند و هرگز نمي يابند

۵- راحتي و آسايش حقيقي و كامل را در بهشت قرار داده ام ولي مردم آن را دردنيا جستجو مي كنند و هرگز نخواهند يافت.

۶- من رفعت وبزرگی را در تواضع می بینم ولی مردم آن رادر تکبر جستجو می کنند.

 

+نوشته شده در یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:,ساعت8:0توسط غ .ح.م | |

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم 

بیا کز چشم بیمارت هزاران درد بر چینم

الا ای هم نشین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

جهان پیر است و بی بنیاد ، از این فرهاد کش فریاد

که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

زتاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل

بیار ای باد شبگیری نسیمی ، زان عرق چینم

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی

که سلطانیّ عالم را طفیل عشق می بینم

اگر بر جای من غیری گزیند دوست ، حاکم اوست

حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

صباح الخیر زد بلبل ، کجایی ساقیا بر خیز

که غوغا می کند در سر خیال خواب دوشینم

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حور العین

اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد

همانا بی غلط باشد که حافظ داد تلقینم

..............تصنیفی از استاد محمدرضا شجریان با این غزل حافظ حتمابرید بشنوید...غوغاست..

+نوشته شده در یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:,ساعت7:49توسط غ .ح.م | |

+نوشته شده در یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:,ساعت7:44توسط غ .ح.م | |

باران بهاری همه جا رو گرفته خدارو شکر خیلی هوا لطیف شده...

یادشعر : باز باران با ترانه ...با گهرهای فراوان افتادم..توکتابهای دبستان همش نیست ولی من همش اوردم :

..

 

 

 

باز باران

با ترانه

با گوهر های فراوان

می خورد بر بام خانه

 

من به پشت شيشه تنها

ايستاده :

در گذرها

رودها راه اوفتاده.

 

شاد و خرم

يک دوسه گنجشک پرگو

باز هر دم

می پرند اين سو و آن سو

 

می خورد بر شيشه و در

مشت و سيلی

آسمان امروز ديگر

نيست نيلی

 

يادم آرد روز باران

گردش يک روز ديرين

خوب و شيرين

توی جنگل های گيلان:

 

کودکی دهساله بودم

شاد و خرم

نرم و نازک

چست و چابک

از پرنده

از چرنده

از خزنده

بود جنگل گرم و زنده

 

آسمان آبی چو دريا

يک دو ابر اينجا و آنجا

چون دل من

روز روشن

 

بوی جنگل تازه و تر

همچو می مستی دهنده

بر درختان می زدی پر

هر کجا زيبا پرنده

 

برکه ها آرام و آبی

برگ و گل هر جا نمايان

چتر نيلوفر درخشان

آفتابی

 

سنگ ها از آب جسته

از خزه پوشيده تن را

بس وزغ آنجا نشسته

دمبدم در شور و غوغا

 

رودخانه

با دوصد زيبا ترانه

زير پاهای درختان

چرخ می زد ... چرخ می زد همچو مستان

 

چشمه ها چون شيشه های آفتابی

نرم و خوش در جوش و لرزه

توی آنها سنگ ريزه

سرخ و سبز و زرد و آبی

 

با دوپای کودکانه

می پريدم همچو آهو

می دويدم از سر جو

دور می گشتم زخانه

 

می پراندم سنگ ريزه

تا دهد بر آب لرزه

بهر چاه و بهر چاله

می شکستم کرده خاله

 

می کشانيدم به پايين

شاخه های بيدمشکی

دست من می گشت رنگين

از تمشک سرخ و وحشی

 

می شنيدم از پرنده

داستانهای نهانی

از لب باد وزنده

راز های زندگانی

 

هرچه می ديدم در آنجا

بود دلکش ، بود زيبا

شاد بودم

می سرودم :

 

" روز ! ای روز دلارا !

داده ات خورشيد رخشان

اين چنين رخسار زيبا

ورنه بودی زشت و بی جان !

 

" اين درختان

با همه سبزی و خوبی

گو چه می بودند جز پاهای چوبی

گر نبودی مهر رخشان !

 

" روز ! ای روز دلارا !

گر دلارايی ست ، از خورشيد باشد

ای درخت سبز و زيبا

هرچه زيبايی ست از خورشيد باشد ... "

 

اندک اندک ، رفته رفته ، ابرها گشتند چيره

آسمان گرديده تيره

بسته شد رخساره خورشيد رخشان

ريخت باران ، ريخت باران

 

جنگل از باد گريزان

چرخ ها می زد چو دريا

دانه های گرد باران

پهن می گشتند هر جا

 

برق چون شمشير بران

پاره می کرد ابرها را

تندر ديوانه غران

مشت می زد ابرها را

 

روی برکه مرغ آبی

از ميانه ، از کناره

با شتابی

چرخ می زد بی شماره

 

گيسوی سيمين مه را

شانه می زد دست باران

باد ها با فوت خوانا

می نمودندش پريشان

 

سبزه در زير درختان

رفته رفته گشت دريا

توی اين دريای جوشان

جنگل وارونه پيدا

 

بس دلارا بود جنگل

به ! چه زيبا بود جنگل

بس ترانه ، بس فسانه

بس فسانه ، بس ترانه

 

بس گوارا بود باران

وه! چه زيبا بود باران

می شنيدم اندر اين گوهرفشانی

رازهای جاودانی ،پند های آسمانی

 

" بشنو از من کودک من

پيش چشم مرد فردا

زندگانی - خواه تيره ، خواه روشن -

هست زيبا ، هست زيبا ، هست زيبا ! "

+نوشته شده در یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:,ساعت7:38توسط غ .ح.م | |

 

سر کلاس ریاضی بودم که استاد امد

                             و روی تخته دو خط موازی کشید.

                 خط پایینی یه نگاهی به خط بالای

       کرد تو دلش عاشقش شد...

              خط بالایی هم یه نگاهی به خط پایینی 

                             کرد و اون هم عاشقش شد...

                                       در همین هنگام بود که استاد

                                                            داد زد و گفت دو خط موازی

                                              هیج وقت بهم نمی رسند!!!!

                                            


+نوشته شده در شنبه 12 فروردين 1391برچسب:,ساعت17:54توسط غ .ح.م | |

 

ایا شما فردی سطحی نگر هستید؟

سوالات:

 ۱-مهمترین ویژگی یک دوست به به نظر شما چه باید باشد؟

-صداقت(۱)     -هوش(۲)     -محبوبیت(۳)      -کسی کی با من هماهنگ باشد(۰)

۲-زمانی که با افراد ثروتند برخورد می کنیداولین واگنش شما چیست؟

-واگنش خاصی نشان نمی دهم(۰)      -سعی مکنم توجه ان را جلب کنم(۴)

-کاملا بی تفاوت نسبت به ان ها عمل می کنم(۲)      -از ان ها دور می شوم(۳)

۳-به نظر شما شکست در یک رابطه ی عاطفی چه عواقبی دارد؟

-اتفاقی است مانند دیگر اتفاقات زندگی(۱)     -تجربیات افراد را تجربه می کنم(۰)

-یک رابطه ی جدید به راحتی جایگزین ان می شود(۴)     -هگز نمی توانم ان را فراموش کنم(۳)

۴-شما چغدر مطالعه می کنید؟

-دیگران می توانند جواب سوال های من را بدهند(۴)     -بندرت مگر این که ضروری باشد(۱)

-بسیار زیاد مطالعه یکی از سرگرمی های من است(۰)    -اغلب البته به جز زمان امتحان(۳)

۵-ایا ممکن است زمانی که مادر شما در خانه مریض است از یک مهمان دوستانه صرف نظر کنید؟

-بله(۰)      -خیر(۵)

۶-ایا شما چیز های که قرض می گیرید پس می دهید؟

-مگر چیزی که قرض گرفته می شود باید پی داد؟(۴)    -تمام سعی ام را می کنم که فراموش نکنم(۰)

-بندرت(۳)       -معمولا(۱)

۷-به نظر شمامهم ترین افراد در یک جمع چه کسانی هستند؟

-کسانی که شما دوستشان دارید(۰)      -محبوب ترین افراد جمع(۳)

-افرادی که به نوعی می توانند به شما کمک کنند(۲)    -افراد خوش پوش و ثروت مند(۴)

       امتیازات

     

امتیازات بر اساس پاسخ های است که در کنار

هر کدام از سوالات نوشته شده است.با جمع این

امتیازات و رجوع به تفسیر انهادر می یابد که ایا

فردی سطحی نگر هستید یا نه. 

 تفسیر امتیازات

بین صفر تا ۹ امتیاز                                                 

شما به ویژگی های ذاتی افراد و نکات درونی انها

توجه فراوانی نشان می دهید باید بدانید که دیگران

نیز مانند شما حق زندگی خوب و داشتن دوستانی

نیکو را دارند با هر دیدی که به انها بنگرید در واقع خود

واقعی تان را به انها نشان داده اید پس تلاش کنید خود

را همچون ایینه ی صاف وزلال با خصوصیات درونی تان

نشان دهید تا در جذب خصوصیات درونی و خوب انها نیز

موفق باشید.

۱۰ تا ۱۹ امتیاز

شما به اندازه ی عامه مردم سطحی نگر نیستید اما گاهی

مواقع پیش می اید که این موضوع به اوج خود می رسد بهتر

است کمی بیشتر به خصوصیات واقعی و احساسات دیگران 

 توجه کنید شاید بدین ترتیب بتوانید ارزش های اصیل واقعی

بهتر درک کنید و در اینده خوش حال تر از انچه امروز هستید

باشید.

مردم بیشتر اطراف کسی جمع می شوند که بهتر حرف

می زنند و داستان های جالب تری تعریف می کنند به

اطرافتان نگاهی بیندازید می بینید که تمام افراد ساکت 

 به دنبال کسانی راه میافتند که خوب صحبت می کنند

ارزش های اصیل خود و دیگران را کشف کنید و بر همین 

 مبنا پایه های دوستی خود را بنا نهید در این حالت شخصیت

دیگران برایتان اهمیت بیشتری می یابند.

۲۰ تا ۲۸ امتیاز

شما واقعن فردی سطحی نگر هستید و منشا این مو ضوع

به خانواده ی شما مربوط می شود چون به احتمال زیادبیش از

اندازه یا کمتر  از حد معمول مورد توجه در خانه قرار گرفته اید

شما باید یاد بگیرید که اندازه جیب ادمها میزان محبوبیت انها و

مارک لباسشان نمی تواند معیار درستی از شخصیت انها باشد

انچه شما یا دیگران را از دیگر افراد متمایز می سازید همان روح

سخت در عین حال لطیف شما در برخورد با مسایل دیگران است

اگر قرار باشد شخصیت هر فردی به نوع لباس و کفش باشد که

استفاده می کنند پس دیگران ملاک واقعی برای شناسای افراد

وجود نخواهد داشت کمی بیشتر و با دقت فراوان  به اطراف خود

بنگرید تا زیبایی های واقعی را درک کرده و کار های خود را بر ان

مبنا انجام دهید .

                  موفق باشید 



+نوشته شده در شنبه 12 فروردين 1391برچسب:,ساعت17:49توسط غ .ح.م | |

+نوشته شده در جمعه 4 فروردين 1391برچسب:,ساعت9:12توسط غ .ح.م | |

شخصی در یک تست هوش دردانشگاه که جایزه یک میلیون دلاری براش تعیین شده شرکت کرده .

  سوالات این مسابقه به شرح زیر میباشد :

 1-جنگ 100 ساله چند سال طول کشید؟

الف-116 سال ب-99 سال ج-100 سال د- 150 سال

آن شخص از این سوال بدون دادن جواب عبور کرد .

 

2-کلاه پانامایی در کدام کشور ساخته میشود؟

الف-برزیل ب-شیلی ج-پاناما د-اکوادور

آن ازدانش اموزان دانشگاه برای جواب دادن کمک خواست .

 

3-مردم روسیه در کدام ماه انقلاب اکتبر را جشن میگیرند؟

الف-ژانویه ب-سپتامبر ج-اکتبر د-نوامبر

آن شخص از خدا کمک خواست .

 

4-کدام یک از این اسامی اسم کوچک شاه جورج پنجم بود؟

الف-ادر ب-البرت ج-جورج د-مانویل

آن شخص این سوال رو با پرتاب سکه جواب داد .

 

5-نام اصلی جزایر قناری واقع در اقیانوس ارام از چه منبعی گرفته شده است؟

الف-قناری ب-کانگرو ج-توله سگ د-موش صحرایی

آن شخصاز خیر یک میلیون دلار گذشت .  

 جواب سوالات در پایین 

  اگر شما فکر میکنید که از آن شخص باهوشتر هستید و به هوش او میخندید پس لطفا به جواب صحیح سوالات در زیر توجه کنید :

 

1- جنگ 100 ساله( 1453-1337 میلادی) به مدت 116 سال به درازا کشید .

  2- کلاه پانامایی در کشور اکوادور ساخته میشود.

  3- انقلاب اکتبر روسیه در ماه نوامبر جشن گرفته میشود.

  4- نام کوچک شاه جورج البرت بود.(در 1936 او نام کوچک خود را تغییر داد.)

  5- توله سگ . در زبان اسپانیایی INSULARIA CANARIA که در فارسی به معنی جزایر توله سگها است .

  نتیجه اخلاقی :

 
هرگز به ذکاوت خود مغرور نشوید و به دیگران نخندید .
 

+نوشته شده در چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:,ساعت20:23توسط غ .ح.م | |

+نوشته شده در چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:,ساعت20:22توسط غ .ح.م | |

 

کودک عاطفه ام گریه نکن بابا نیست

ما در این شهر غریبیم کسی با ما نیست

کودک عاطفه ام زجه نزن فردا نیست

در پس خواهش تو . هیچ کسی پیدا نیست

کودکم .خواب تو را شب زده ها رنگ زدند

آتش کوروش تو. نسل عرب چنگ زدند

کودکم در پس منشور . دگر شور نبود

کوروشی نیست . که از باور ما دور نبود

کودکم صبرنما حادثه ها فردایند

سد.  لبریز شکست است قطره ها با مایند

در همین قحط روییدن باز . دل تو سبزه گره خواهد زد

رستمی در پشت این دیوارهاست

دست بستست . گرفتار همین پندارهاست

تخت جمشید هنوز پا بر جاست

خاک بر باد رفته این وطن .  مال ماست

کودکم من به تو دل بسته امو تو به اهورای جهان

رستمی نیست به آتشکده ها شعله رسان

کودکم تو به اهورات بگو

آنقدرروز من تاریک است که شبش پیدا نیست

این اهورای شماست نکند با مانیست

کودکم دیگر بار.آتش .آتشکده ها شعله کشد

خا طرات دو هزار سال اسارت . از درون ذهن وطن پاک شود

من اگر باشم به تو خواهم گفت

که چه کیفی دارد. آزادی . آبادی . دلشادی

 

+نوشته شده در چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:,ساعت11:24توسط غ .ح.م | |